دوران اسلامي |  | |
گروه تحقيقاتي دوره اسلامي: باستانشناسي اسلامي محل بحث و چالش فضاي اجتماعي حاكم بر جامعه، عناصر و مؤلفههاي حيات اسلامي، الگوهاي استقراري و انساني، فرهنگ، آداب و رسوم، اقتصاد و سازمان اداري، دين و مذهب و ... بازتاب آن در مجموعههاي شهري، مذهبي، غيرمذهبي و آثار و پديدههاي انساني است. باستانشناسي تلاش دارد به بازسازي فرهنگ مادي انساني جوامع مسلماني بپردازد كه با خلاقيت، انديشه و حمايتهاي حاكمان و مردم موجب شكل گيري ساختاري مستقل تحت عنوان فرهنگ و تمدن اسلامي شده اند. ابزار شناخت اين فرهنگ، آثار و نشانههايي است كه از زندگي جوامع مسلمان به وسيله فعاليتهاي ميداني باستان شناختي به دست ميآيد. كشف شهرها و مجموعههاي شهري، كتيبه ها، بناهاي آرامگاهي، رفاهي، راههاي باستاني، سفالينهها و نسخ خطي و بسياري از يافتههاي فرهنگي هر يك نقش به سزايي در فرآيند بازسازي فرهنگ اسلامي انسان ايفا ميكنند. از اين منظر، رويكرد باستانشناسي به بافت و ساختار از اهميت دوچنداني برخوردار است. بنابراين به نظر ميرسد گستره مطالعاتي باستانشناسي اسلامي بسيار فراتر از رشتههاي ديگري است كه پيوند اساسي با آن دارند. تحقيقات باستان شناسي اسلامي، دامنه وسيعي دارد تحقيقاتي كه شامل تاريخ نگاري، واژه شناسي تاريخي، كتيبه شناسي، سبك هاي معماري با توجه تنوع ساخت انواع بناهاي دوره اسلامي و همچنين تنوع تزيينات و كاربري، سكه شناسي، هنر و بحثهاي تاريخي و اجتماعي است. با توجه به كمبود اطلاعات ما از شيوه توليد و داد و ستد، سفال دوره هاي اسلامي، نياز زيادي به پژوهش در مورد مراكز ساخت و نحوه توليد و نوع كوره هاي سفالپزي و انواع لعابهاي به كار رفته در سفالها وجود دارد. از ديگر حوزههاي مشترك ميان باستانشناسي اسلامي و ديگر بخشهاي شناختي علوم انساني، مسئله چالش برانگيز «باستانشناسي دين» است كه در ادبيات باستانشناسي به باستانشناسي ادراكي مشهور است. تاريخ اديان، فلسفه دين، دين پژوهي و ديگر رشتههاي مربوط تماماً با ابزارها و روشهاي نظري سعي در تحليل ريشه ها، بايدها و نبايدها و ويژگيهاي تاريخي، اجتماعي و تأثير و تأثر آن بر وجوه گوناگون جامعه دارند. در اين ميان، باستانشناسي دين نيز با بهره گيري از مباني و مفاهيم نظري با روشهاي مختص به خود به كشف ارتباط منطقي ميان پديدهها و شواهد باستاني ميپردازد. باستانشناسي دين با تفكيك حوزه دين به چهار لايه مطالعاتي شامل لايههاي خاموش و فرا ادراكي، لايههاي ادراكي (هستي شناسي، معرفت شناسي)، لايههاي رفتاري (اعمال و افعال و مناسك آييني) و لايههاي مادي (شواهد باستان شناختي و فرهنگ مادي) درصدد ارائه تحليلي مستند و متقن از گذشته انسان و از چشم انداز دين است. بنابراين قدرت استدلال و مكاشفه نقاط ابهام آميز دين با استفاده از روشهاي سنجش در اين حوزه از اعتبار و استناد علمي بيشتري برخوردار است. يكي از راهكارهاي اجرايي در تحقق احياي فرهنگ اسلامي ايراني، بازيابي هويت اسلامي ايراني و بازشناسي نقاط ضعف و قوت تاريخي در جنبههاي گوناگون سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي است كه از طريق بازشناساندن ابنيه و آثار تمدني حاصل از كاوشهاي باستان شناختي ميسر است. اين مهم بي شك تأثير عميق و ماندگار بر اذهان و افكار جامعه در بلندمدت بر جاي خواهد گذاشت. در حقيقت، زماني كه مردم با پيشينه و گذشته درخشان خود از طريق يافتههاي ملموس باستاني آشنا ميشوند و از درجه پيشرفت اجداد و گذشتگان خود آگاهي مييابند، اين عامل ميتواند در بازآفريني غرور و افتخار ملي و روحيه خودباوري تأثير به سزايي داشته باشد. هنگامي كه با كاوش در يك شهر اسلامي ميتوان به دستاوردهاي علمي، فرهنگي ايرانيان در بستر تاريخ از طريق يافتههاي باستاني دست يافت، بي ترديد جايگاه و نقش بارز باستانشناسي اسلامي اهميت دوچندان مييابد. مهندسي سازههاي معماري نظير هندسه اسلامي و اجراي فضاي گنبد در مساجد و مقابر مذهبي عصر صفويه، اجراي طاقهاي متنوع در بناهاي دوران اسلامي، محاسبات رياضي در اجراي سيستم آب رساني در شهر اصفهانِ عصر صفوي، نقش دين و مذهب در نوع شكل يابي شهر و توسعه فيزيكي شهر گرگان در عصر سلجوقي و بسياري از موارد مشابه، از جمله دستاوردهاي بارزي هستند كه موجب غرور و افتخار ملي هر ايراني است. ---------------------------------------------------------------------------------------------------- | | |